شنبه 31 فروردین 1398
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
از اواخر سال 1395 به این سو زمزمه هایی هست که می خواهد تامین هزینه های احیا دریاچه اورمیه را به خیریه واگذار کند.
من از سال 1388 به این سو در وبلاگم به طور مداوم (دست کم) دو کار انجام داده ام: یکی این که در مورد لزوم احیای دریاچه اورمیه نوشتم و دیگر آن که برای بنیاد کودک (موسسه خیریه) تبلبغ نمودم. در این مدت تجربه نسبتا قابل توجهی کسب کردم. بر اساس این تجربه می گویم که این زمزمه ها آدرس غلط دادن هست.
اگرخیلی هنرکنیم از راه جذب کمک های مردمی ایرانیان داخل و خارج ماهی حدود چند صدهزار دلار می توانیم کمک مالی جمع کنیم. از روی تجربه تبلیغ برای بنیاد کودک می گم که این سقف اش است! همین مقدار جمع کردن کمک مستلزم صرف وقت بسیار از جانب جامعه مدنی (وبلاگ نویسان و....) است. ساده و صادقانه بگویم مردمی که به این چیزها اهمیت می دهند بیش از این ندارند که بدهند! با این روش پولی که می توان جمع کرد سالی حدود چند میلیون دلار هست. حال آن که هزینه لازم برای احیای دریاچه از مرتبه چند میلیارد دلار می باشد. یعنی هزار سال باید صبر کرد که بودجه به این روش تامین شود. برای احیای دریاچه بیش از ده سال وقت نداریم!
چند میلیارد دلار به نسبت جیب من و شما -حتی جیب پزشکان جراح ثروتمند شهر یا جیب بساز بفروش های معروف کلانشهرها- رقم درشتی است که نمی توان خوابش را هم دید. اما در مقابل بودجه پروژه های عمرانی شهرداری های کلانشهرها رقم درشتی نیست. مثلا هزینه دوطبقه کردن بزرگراه صدر در تهران از همین مرتبه بود. به طریق اولی، برای دولت اصلا رقم درشتی نیست! اگر دولت بخواهد حتما می تواند این هزینه را تامین کند.
جامعه مدنی باید از یک سو به دولت و مجلس و.... فشار بیاورد که این هزینه را تامین نمایند، از سوی دیگر باید کشاورزان و باغداران محلی را متقاعد نماید که با طرح های سنجیده احیای دریاچه همکاری و همیاری لازم را نمایند.
این دو کار توان بسیاری از جامعه مدنی می طلبد. در واقع تمام توانش را باید بگذارد که بتواند قدمی بردارد. با آدرس غلط دادن این توان را به هرز ندهیم!
یک نکته دیگر هم که از تبلیغ برای بنیاد کودک آموختم آن هست که برای تیلیغ باید خودمان آستین بالا بزنیم. دست سلبریتی ها درد نکند که گاهی برای بنیاد کودک یا حفظ محیط زیست تبلیغ می کنند اما تجربه من می گوید وقتی امثال بهاره رهنما و .... از لزوم حمایت از چیزی می گویند آن قدر (به خصوص در خطه آذربایجان) تاثیرگذار نیست که وقتی امثال نویسنده حقیر این سطور می نویسد. من هر دور که در مورد حمایت از بنیاد کودک نوشتم دوستان در فضای مجازی و حقیقی لطف کردند و به حرف من اعتماد کردند و رفتند کفیل چند کودک شدند. به خصوص در مورد شعبه تبریز کاملا مشهود بود که هر بار که نوشتم تعداد قابل از مددجویان کفیل یافتند. اما پس از پخش هر برنامه تبلیغی سلبریتی ها تفاوت مشهودی در افزایش کفیلان دیده نشد! (هر چند تعداد مخاطبان این قبیل برنامه ها هزار تا ده هزار برابر بیشتر از تعداد خوانندگان وبلاگ من هست!)
در مورد دریاچه اورمیه هم باز بار تبلیغاتی روی دوش رسانه هایی از نوع وبلاگ این حقیر خواهد بود. من ترجیح می دهم به جای آن که توان خودم را برای تبلیغ صندوق مالی در حمایت دریاچه اورمیه بگذارم (که حداکثر یک هزارم بودجه لازم را تامین کند) توانم را بگذارم و از این بنویسم که باید از طرح های احیای سنجیده و عملی دریاچه حمایت کرد. (عده قابل توجهی از خوانندگان وبلاگ با باغداران و کشاورزان حوزه دریاچه در ارتباطند و درنتیجه حرف من و امثال من بی تاثیر نخواهد بود.)
در مورد دریاچه اورمیه هم باز بار تبلیغاتی روی دوش رسانه هایی از نوع وبلاگ این حقیر خواهد بود. من ترجیح می دهم به جای آن که توان خودم را برای تبلیغ صندوق مالی در حمایت دریاچه اورمیه بگذارم (که حداکثر یک هزارم بودجه لازم را تامین کند) توانم را بگذارم و از این بنویسم که باید از طرح های احیای سنجیده و عملی دریاچه حمایت کرد. (عده قابل توجهی از خوانندگان وبلاگ با باغداران و کشاورزان حوزه دریاچه در ارتباطند و درنتیجه حرف من و امثال من بی تاثیر نخواهد بود.)
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل