از ابتدای بهار تا کنون در پژوهشکده فیزیک

+0 به یه ن

با سلام و عرض احترام


[….]

 و اما چند نکته محیط زیستی:


۱) دیروز آقای دکتر سعید انصاری فرد سخنرانی جالب و ارزشمندی در مورد انتشار گازهای گلخانه ای ارائه نمودند که ضبط شده است. به زودی آن را در صفحه آپارات پژوهشکده بارگذاری می کنیم تا برای عموم در دسترس باشد. تغییر سبک زندگی کلید واژه اصلی بود. من در نوروز ۱۴۰۱  صحبتی ضبط کرده بودم با عنوان دیدگاه محیط زیستی. شاید بد نباشد لینکش را دوباره اینجا بگذارم:


https://www.aparat.com/v/izxLq


 




۲) پارسال در آستانه تابستان از مسئولان تاسیسات خواستیم تا برای  چراغ های راهروهای پژوهشکده چشمی بگذارند تا بی جهت در همه ساعات روشن نماند. انصافا تشریف هم آوردند و اتودی هم زدند. اما عملی نشد. احتمالا به دلیل کمبود بودجه. البته از تعداد لامپ ها کم کردیم تا مصرف پایین آید. باز هم امسال پی گیری می کنم ببینیم چی می شه.  اگر ایده ای دارید بفرمایید.


 


۳) مصرف اصلی برق ما به گمانم از سماور برقی باشد. در تمام مدت سماورهایی بزرگ روشن هستند. سماورهایی بسی بزرگتر از نیاز پژوهشکده. البته سماور کوچک تر هم هست اما کادر اجرایی نگران آن هستند که محققان بعد از ساعت اداری که سماور را روشن نگاه می دارند آب سماور کوچک تمام شود و المان بسوزد!


به عنوان چند فیزیکدان- ولو تئوریست(!)- شرم آور خواهد بود اگر نتوانیم چنین نکته ساده ای را مدیریت کنیم. درسته که داستان ها ساخته اند که نیوتن ساعتش را به جای تخم مرغ در آب جوش انداخت و به تخم مرغ خیره شد. اما ما  که می دانیم اینها داستان هایی هستند که غیرفیزیکدان ها ساخته اند!  همتایان ما در پژوهشکده ها و دانشکده های دیگر در اروپا وآمریکای شمالی، در این حد آبدارخانه مشترکشان را مدیریت می کنند. ما چرا نتوانیم مدیریت کنیم؟!


میراث ساعت-پزی نیوتن وقتی به اونها نرسیده چرا به ما برسه؟! 🤓🤨

 


در تابستان ابتدا سماور بزرگی را روشن می گذاریم که فضا را داغ می کند. بعد برای خنک کردن آن سیستم سرمایش روشن می کنیم و برق مصرف می نماییم. بعد هم چایی پشت چایی میل می کنیم و دمای بدنمان بالا می رود. سپس برای خنک تر شدن در اتاقمان درجه سرمایش را افزایش می دهیم تا خنک شویم!  همه اینها یعنی اتلاف انرژی. یعنی گسیل گازهای گلخانه ای و......


از سوی دیگر مصرف زیاد چایی (که من خودم هم از همه در آن بیشتر افراط می کنم) برای سلامت خوب نیست.  بعد از اتمام ماه رمضان که آبدارخانه دوباره دایر خواهد شد و هوا هم رو به گرمی خواهد رفت باید برای آن فکری بکنیم. هر فکری که بنماییم همکاری و همیاری اعضای پژوهشکده را می طلبد.


 


در چند سال اخیر با مشاهده این واقعیت که در خارج در فصل گرما- نوشیدنی داغ به اندازه ما زیاد نمی خورند این سخن در میان مردم رایج شده که این بخشی از فرهنگ اصیل ایرانی است. قطعا چنین نیست. اصلا مصرف چای (منظورم چای هست نه هر دمنوش) در ایران آن قدر قدمت ندارد! قدیم هم در تابستان ظهر چایی نمی خوردند. در منطقه ما (آذربایجان که تازه زیاد هم در تابستان داغ نمی شده) به طور سنتی  برای جلوگیری از گرمازدگی بوز-شوورن  (یخ+خاکشیر) می خورند. این عادت «خود را به چایی بستن» در گرمای تابستان بدعتی غلط است که می توان آن را از بین برد.


 


۴) در ای-میل قبلی ام نوشتم که در روزهای واپسین سال ۱۴۰۲، پنجره ها را بهسازی کردند. بعد متوجه شدم بهسازی به اتمام نرسیده. فقط شیشه ترک خورده و.... را تعویض نموده اند. رگلاژ و عایق سازی پنجره ها  در روزها آتی انجام خواهد گرفت. حال که بعد از مذاکرات و  نامه نگاری ها ی فراوان بالاخره وضعیت پنجره ها بهسازی می شود سعی کنیم فرهنگ کاربری سرمایش و گرمایش را عوض کنیم تا کمتر نیاز به استفاده از برق برای سرمایش و گرمایش اتاق باشد.


لباس گرم پوشیدن در زمستان که مثال کلاسیک هست. در تابستان می شود پرده ها را کشید.

برخی ادویجات و غذاها متابولیزم را بالا یا پایین می برند. خوبه که رژیم غذایی ای را برگرفت که هم سالم تر هست و هم برای فصل به لحاظ سرمایش و گرمایش  مناسب تر هست. البته من تخصصی در این زمینه ندارم. فقط می دانم چنین کارهایی می توان کرد. روش سنتی هم در طول قرون و اعصار بین طبقه متوسط-به-بالا این بوده نه بالا بردن درجه گرمایش وسرمایش! حتی اگر آن قدر ثروتمند بودند که خانه شان بادگیر برای خنک کردن در تابستان و سوخت کافی برای گرمایش در زمستان داشت باز هم مجبور بودند  به لباس و  تغذیه شان جهت سرمایش و گرمایش دقت ویژه نمایند. به هر حال می دانیم که برای «برخی کارها» حتما باید از حیاط داغ در تابستان و زمهریر در زمستان می گذشتند. متابولیزم می بایست خود را هماهنگ می کرد.


 


با هم تلاش کنیم که مصرف برق و در نتیجه گسیل گازهای گلخانه ای را در خانه و در پژوهشکده کاهش دهیم.


 


با احترام


یاسمن فرزان

----------

ای-میل  سرگشاده بالا  را در اوایل سال جاری به همکاران پژوهشکده فرستاده بودم. همکاران -اعم بر کادر اداری ما و نیز پژوهشگران- استقبال خوبی از آن کردند. متن ای-میل چنان که می بینید متن متعارف اداری یا حتی اطلاع رسانی ندارد و با لحنی طنز آمیز نوشته شده است. طبعا منظورم از  انتخاب این شیوه نگارش جلب توجه بیشتر به موضوع  صرفه جویی در انرژی و ایجاد بحث بین همکاران بود که البته نتیجه داد.  بسیاری از نکاتی که در  متن مورد نقد طنز گونه من بود اکنون در پژوهشکده به همت کادر اجرایی و همراهی و همفکری پژوهشگران مرتفع شده است. سبک من در اداره پژوهشکده  این نیست که  با ژستی پروفسورمآبانه و پیشکسوتانه و پیرفرزانه وارانه،  کاستی ها را منکر شوم بلکه آنها را با بیان های گوناگون و اغلب به طور کتبی  مطرح می کنم و به یاری اعضا آنها را پس از اندکی مرتفع می سازیم. شیرینی مکتوب کردن این نظرات آن هست که چندی بعد به آن باز می گردم و می بینم در ظرف چند ماه چه قدر در رفع مسایلی که در متن قبلی  لاینحل می نمود موفق عمل کرده ایم. دومین مزیت هم این هست که به طور تیمی   در رفع مسئله می کوشیم .بعد از این گونه متن ها عموم افراد پژوهشکده آستینی در جهت بهبود مشکلی که هست بالا می زنند. در واقع بیشتر کار را در جهت بهبود آنها می کنند نه من. طبعا این شیوه مدیریت در کشور ما غریب هست. برخی چنان با ان نا آشنایند که گمان می کنند از این قبیل متن های من می توانند سوتی ای بگیرند و جلوی هیئت رئیسه برایم پاپوش بدوزند. البته سعی شان را هم کرده اند اما من دفاع کردم .  تا آخر دوره مدیریتم هم احتمالا چند بار دیگر هم پاپوش بدوزند که البته من آماده دفاع هستم. یا موفق می شوم یا نمی شوم. به هرحال مدیر بی بو و بی خاصیتی که تنها به ژست مدیریت دلخوش هست  نخواهم بود.اتفاقا چون مطالب من  مکتوب بود توانستم استناد و دفاع کنم. اگر شفاهی بود هزار تا مزخرف هم به آن می بستند.  متن بالا هم گویا سوژه لغز خواندن کادر اجرایی یکی دیگه از پژوهشکده ها شده بود. فرق پژوهشکده ما با آنها این هست که ما کاستی ها را می بینیم و مطرح می کنیم و حل می کنیم. آنها در مرحله «آن کس که نداند و نداند که نداند» گیر می افتند و دلشان فقط به لغز خواندن به متن های من خوش هست. الغرض! کادراجرایی مان از زمان انتشار ای-میل بالا اقدامات چندی برای بهبود آن چه که به آن انتقاد شد انجام دادند. با مطالعه و بررسی قابل توجه. کادر اجرایی متنی هم به کمک هم نگاشتند که به اعضای پژوهشکده فرستاده شد. آن متن هم حاوی مطالب ارزشمند هست که به زودی با شما به میان می گذارم تا در محل کار خود از آن الهام بگیرید..


پی نوشت:

سخنرانی آقای دکتر سعید انصاری فرد در مورد گسیل گازهای گلخانه ای

https://www.aparat.com/v/Z49Vt

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]