امان از دست پزهای بیخودی والدین مهاجران

+0 به یه ن

سیاری از ایرانیانی که مهاجرت کرده اند  در گفته هایشان می خواهند القا کنند  که ماکه  مهاجرت کردیم  رستیم اما شما بیچاره ها .....
واقعیت این هست که اتفاقا سیاسی کاری های داخل ایران بیش از ایرانی های ایران نشین، ایرانی های خارج نشین را درگیر می کند. آنها هستند که در هر سفر برای دیدار خانواده همچون نازنین زاغری و.... یا همچون مسافران آن هواپیمای اوکراینی  در معرض خطر قرار می گیرند. آنها هستند که وقتی  به ارثی به آنها می رسد نمی دانند چه طور آن را از راه دور سر و سامان دهند. وضعیت سیاسی و بانکی کشور آنها را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد تا آن کس که در ایران نشسته و زندگی اش را می کند.  آن که مهاجرت می کند اگر بیش از آن که در ایران هست تحت تاثیر سیاست های دولتمردان ایرانی قرار نگیرد کمتر قرار نمی گیرد. با مهاجرت این مسئله حل نمی شود. آمریکایی ها و اروپایی هایی که ۷۰ سال پیش در زمان شاه در ایران به دنیا آمده اند (فرزند دیپلمات ها و....) در برخی مسایل (مانند ورود به آزمایشگاه های حساس آمریکا) مسئله دارند و سین جیم می شوند! چه طور برخی از ایرانیان فکر می کنند که با یک مهاجرت می رهند!؟ تازه بر می گردند پز «رهایی و رستن» خود را هم می دهند!
از خودشان بیشتر والدینشان این پز را به من می دهند
وقتی من انتقادی  از أوضاع داخل می کنم (آن هم در حد داستان سرایی در داخل تعریف یک ماجرا) بلافاصله والدین کسانی که مهاجرت  کرده اند بُل می گیرند و می گویند که از حماقت خودت بوده که مهاجرت نکرده ای، بچه های من عاقل بودند و مهاجرت کردند. واقعیت این هست که از آن جنس مشکلات که امثال ما داریم همتای مهاجرت کرده مان ده برابر دارد!  معمولا بچه ها مشکلات خود را به والدین نمی گویند اونها هم در توهمند که بچه هایشان هیچ مشکلی ندارند و ما را احمق می خوانند!!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]