دلایل دافعه برخی از همایش های داخلی

+0 به یه ن

از من پرسیده شد که چرا شرکت در همایش های داخلی انجمن فیزیک اغلب بی رونق هست؟

دلیلش مفصل هست. در کنفرانس هایی که از چند نفر پیشکسوت برای تجلیل دعوت می کنند و همه کنفرانس در حول و حوش همان چند پیشکسوت می گذرد و چند نفر هم می خواهند از «افتخار شاگردی» آنها برای خود نامی بجویند اغلب افراد-که برای خود شخصیتی علمی مستقل از آن پیشکسوتان قایلند- چنان دلزده می شوند که شرکت نمی کنند. اغلب همایش های انجمن فیزیک از این جنس هستند. اصرار به افتتاحیه مفصل  با سرود و فلان و بهمان نسل جدید را- به خصوص بعد از ۱۴۰۱ --بیشتر دلزده می کند. کیفیت پایین برخی از سخنرانی های مدعو هم از دلایل عمده دلزدگی است. اینها اگر رفع شود استقبال زیاد خواهد بود. بر اساس تجربه و مشاهده این ادعا را می کنم.

رفتارهای پیشکسوتان و ساغدوش ها و سولدوش های آنها در همایش ها از جمله عوامل دلزننده برای جوانان فعال پژوهشگر هست. گاه  محققان جوان در این همایش ها  سخنرانی ای در حد سخنرانی های همتایان خود در همایش های معتبر اروپایی  می دهند.  اما پیشکسوتانی که در ردیف جلو نشسته اند و گمان می کنند آخر علم همان هست که استادشان بیش از ۳۰ سال پیش در دانشگاهی خارجی به آنها یاد داده، با لحنی از بالا به پایین ایرادی می گیرد و سئوالی با لحنی مطرح می کند که «تو دانشجوی بی مقدار محال هست بتوانی به سئوال عمیق من  جواب دهی!». در حالی که سئوالش برای دانشجویی که سخنرانی در آن حد می دهد خیلی پیش پا افتاده هست. ساغدوش ها و سولدوش ها ی پیشکسوت هم جوی به وجود می آورند که «استاد پیشکسوت ما پوزت را زد پس دیگه دم در نیاور».  نمی ذارند أصلا جواب سئوال را بدهد! همین چیزهاست که جوانان و میانسالان را دلزده می کند.

اصرار انجمن فیزیک بر تجلیل از پیشکسوتان و گرداندن کل همایش دور سر آنها عامل دافعه بسیاری جدی ای هست. دانشجوها گوگل اسکالر را می نگرند و می بینند این پیشکسوت چندان رزومه علمی برجسته ای ندارد. اما در ساعات اول همایش،  شاگردان قدیم آن استاد-که خود میانسال هستند- برای کسب نام و شهرت با چسباندن خود به استاد پیشکسوت تقلا می کنند. دانشجوی امروزی- برعکس دانشجوی چشم و گوش بسته دیروزی- با دیدن این نمایش ها گمان نمی برد که آن استاد خیلی برجسته هست بلکه  به این نتیجه می رسد که کل همایش سطح پایین هست.

 

 

 

همه اینها دست به دست هم می دهد که جوان تر ها و نیز میانسال های باشخصیت تر از این همایش ها گریزان باشند. یعنی فکر می کنند نمی ارزد که شهریه ثبت نام را بپردازند که بیایند و تنها حلوا حلوا شدن چند پیرمرد را ببینند که رزومه اش بنا به گوگل اسکالر چندان هم چنگی به دل نمی زند

 

این روش ها آسیب شناسی نمی شوند و همه ساله تکرار می شوند. شما --غیر از من-- از هر کس دیگری سئوال می کردید وضعیت اقتصادی و مهاجرت جوانان و...... را دلیل می آورد و نقد از برگزاری نمی کرد. آن حرف ها را گفتن ساده تر هست وبه کسی برنمی خورد. به علاوه پیش کشیدن مهاجرت و وضع اقتصادی  مد روز هست و به تحلیل های مفسران شبکه های ایران اینترنشنال و .... نزدیک می باشد. مردم آن قدر استناد به مهاجرت و وضع بد اقتصادی را شنیده اند که هر تحلیلی را که به این دو کلید واژه اشاره می کند دربست می پذیرند.  راحت تر و بی دردسر تر هست که بگویی چون دانشجویان می خواهند مهاجرت کنند در همایش های داخلی شرکت نمی کنند.  اما، حرف غلطی هست. اتفاقا اگر کیفیت همایش خوب باشد و چنین عوامل دلزننده ای نداشته باشد  دانشجو شرکت می کند که به اعتبار  روزمه اش بیا فزاید و شانس پذیرش گرفتنش از دانشگاه خارجی بالا رود.

 

دلیل عدم استقبال اقتصادی هم نیست.  علی الاصول اونی که ثبت نام کرده و شهریه را پرداخته -حالا که وضع اقتصادی بد هست- اتفاقا باید انگیزه بیشتری داشته باشد که تا آخر بایستد. قاعدتا به خودش می گوید حالا که شهریه را -در این بی پولی- دادم باید تا آخر بایستم و نهایت استفاده را ببرم. میانسالانی نظیر من  هم باید بگویند حالا که همایش در خارج به دلیل اقتصادی نمی توانم بروم پس بهتر است  در این داخلی ها شرکت کنم. اتفاقا وضع اقتصادی بد باید این همایش های داخلی را رونق بخشد نه آن که بی رونق کند.

 درواقع با همین استدلال ها پارسال که همایش شاخه ذرات و میدان های انجمن فیزیک در شیراز بود یک عده را جمع کردم و رفتیم. من جزو کمیته علمی بودم. اصرار هم کردم که سخنرانی دکتر شیخ جباری را آخر بگذارند (برعکس سنت همایش های داخلی که فکر می کنند آدم مهم باید اولش سخنرانی کند و بعد از اندکی حلوا حلوا شدن ژست بگیرد که وقت من چون خیلی با ارزش هست نمی توانم تا آخر بایستم  و برود!!!!!). اکثریت غالب شرکت کننده ها تا اخر ماندند. فعال و با انرژی هم ماندند. سئوال کردند بحث کردند. تاریخ برگزاری بهمن ۱۴۰۲ بود. همایش خوب و فعال برگزار شد. اما هزار و یک تا نکته دلزننده و آزاردهنده هم در حاشیه توی ذوق می زد. نکاتی که از قدیم در جو انجمن فیزیک نفوذ کرده است.  مثلا در هنگام عکس دسته جمعی گفتند دختران دانشجو زانو بزنند که در کادر قرار گیرند. برخی از پوسترها را که به دلایل علمی رد کرده بودیم پذیرفته بودند. یعنی داور و گزارشگر را سکه یه پول کرده بودند!!!  من و شاهین در ردیف سوم و در کنار دانشجوها نشسته بودیم که تسلط بهتری به پرده داشته باشیم. یکی از ساقدوش های پیشکسوت با احترامات فائقه به سراغ شاهین آمد و گفت که چرا این پشت و در این ردیف نشسته تشریف بیاورد پیش پیشکسوتان در جلو بنشیند. ظاهرا از منظر مغزجهان سومی  او، نشستن شاهین در کنار همسرش، باعث افت شخصیت اش می شد و اگر در کنار فلان پیشکسوت در ردیف جلو می نشست مقامش حفظ می شد یا بالا می رفت!!!!!! اینها همه سنت های آزار دهنده ای است که میانسالانی مثل مرا از آن گونه همایش ها گریزان می کند. وقتی ما-که به لحاظ علمی فعالیم - نمی رویم جذابیت علمی آن برای دانشجویان هم و جوانتر ها از بین می رود. تجلیل از فلان پیشکسوت چه منفعتی علمی ای برای دانشجو دارد که بخواهد به خاطرش شهریه ثبت نام دهد؟!. گاه هدایای نفیس به پیشکسوتان در حاشیه همایش می بخشند -که هرچند از محل بودجه دیگری جز همایش هست- برای دانشجویی که به زحمت شهریه را جور کرده و بعد هم امکانات خوابگاهی بسیار نازلی را دریافت می کند یا حتی نمی کند- بسیار آزاردهنده است.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]