در نوشته ی قبلی ام یاد آوری كردم كه مادرهای ما نسل اندر نسل به دخترانشان آموخته اند كه در جواب مزاحمت خیابانی خود را به ندیدن و نشنیدن و لمس نكردن بزنند و قدم های خود را تند تر كنند جا خالی دهند و بگریزند.
خلاصه به
"see no evil, hear no evil, speak no evil"
معروف یكی هم Don't feel being touched را اضافه كنند. یه نظرم راه حل موقت بدی نیست اما نسل اندر نسل اجرا شده است و معضل هم به جای خود باقی است.
چیزی كه در این میان غایب است توجه به حقوق شهروندی زنی است كه مورد مزاحمت قرار می گیرد. متاسفانه كسی در این میان نمی گوید چرا باید آن مزاحم خیابانی بیش از آن زن از پارك ها و خیابان های شهر و نیز كوه ها و دشت ها و جنگل های این سرزمین سهم داشته باشد. اگر مردی دست فروش برای تامین مخارج زندگی جایی بساط فروش هندوانه پهن كند به چندین نهاد باید پاسخگو باشد كه چرا سد معبر كرده و..... اگر ثروتمندی فردی را اجیر كند كه جلوی خانه اش ماشین پارك نكنند خیلی ها اعتراض می كنند. .... اما عجیب است كه مزاحمین خیابانی در خیابان آزار می دهند و جامعه هم به جای محدود كردن آنها از زنها و دختران انتظار دارد كه قدم هایشان را تند تر كنند و از محل تجمع آنها بگریزند! مگر خیابان و امكان عمومی در تیول آنهاست؟!
چرا دختری كه ذهنش مشغول مسئله ای است و در آستانه افسردگی قرار دارد نتواند در پاركی با آسودگی و بی مزاحمت قدم بزند تا حال و هوایش عوض شود. چرا نباید این حق را داشته باشد كه وقتی از منظره ای خوشش آمد بنشیند و آن را طراحی كند؟! چرا باید اجازه دهیم یك مزاحم خیابانی این امكان و حق را از او بگیرد؟!
چیزی كه اغلب به آن توجه نمی شود آن است كه مزاحمت خیابانی --از آن نوعی كه نازلی گفت--بیش از آن كه یك مسئله ج0ن-س-ی باشد یك راه برای اعمال و ابراز قدرت است. شخص مزاحم با همه ی حقارتش كنترل خیابان و اماكن عمومی را در دست می گیرد, ترس و رعب می افكند و فرمانروایی می كند! چون كارش از جنس ابراز قدرت هست زیاد فرقی نمی كند كه قربانی چه پوششی داشته باشد و یا چه قدر محافظه كارانه رفتار كند.
برخورد خشن با مزاحمین خیابانی راه حل نیست چراكه خطرات خود را دارد و جواب هم نمی دهد. در جامعه ی ما بیش از ا ندازه خشونت تنبیهی در بزه های دیگر اعمال می شود و چنان كه می بینیم در جلوگیری از وقوع جرم موثر واقع نمی شود. من نمی خواهم به این خشونت های تنبیهی افزوده شود. خشونت خشونت را باز تولید می كند. آن مزاحم خیابانی اگر به عنوان تنبیه خشونت ببیند (چه از طرف مردم چه از طرف نهادهای دولتی و غیردولتی) در خانه با خواهر و....خشونت بیشتری نشان خواهد داد. اصطلاحا سر آنها خالی خواهد كرد و از فردا جری تر و وقیح تر خواهد شد. (همان طور كه بزهكاران دیگر جامعه بعد از تنبیه های خشنی كه متحمل می شوند جری تر می گردند.)
من شخصا در مقابله با این معضل راه حلی جز همان كه مادرانمان به ما گفته اند به كار نبسته ام. اما می دانم راه حل های دیگری هم هست. در زیر تجارب چند نفر را می نویسم..
1) در اوایل دهه 70 یكی از بستگان ما در همین تهران سوار تاكسی بود .بر صندلی پشت ماشین نشسته بود وپسر كنار دستی او را اذیت می كرد. این عزیز برگشته بود و به راننده تاكسی گفته بود:" آقا لطفا نگه دارید این آقا می خواهند پیاده شوند." راننده و مسافر جلویی برگشته بودند و پسر راچپ چپ نگاه كرده بودند. یارو با شرمندگی پیاده شده بود.
2) این را هم اوژن نوشت:
سلام.
فكر نمیكنم تذكر آرام فایدهای داشتهباشه. احتمالا اون مزاحم به خاطر اینكه یك دیالوگی برقرار شده پرروتر هم میشه. اینكه خودتون رو به نشنیدن بزنید هم اون فوایدی كه گفتین رو داره ولی باعث میشه طرف برای مزاحمتش هیچ هزینهای نده و به آزار دادن دیگران ادامه بده.
یك راه پیشنهادی دیگه برخورد خشن غیرفیزیكیه. یعنی مثلا وقتی مزاحم چیزی گفت به صورت ناگهانی با صدای خیلی بلند و با لحنی كه كاملا مشخصه گارد تدافعی داره سرش داد بزنین كه «بله؟!!!» یا مثلا «چی گفتی؟!!!». اینطوری هم خودش یه لحظه شوكه میشه و هم دیگران به وضوح متوجه میشن كه این آدم داره برای یكی مزاحمت ایجاد میكنه و حداقل برمیگردن و با ملامت نگاهش میكنن و حتی ممكنه باهاش برخورد كنن.
در به كار بستن این روش ها -مثل هر مسئله ی ارتباطی دیگر البته باید موقعیت سنجی كرد. چیزی كه در یك محیط و شرایط كار می كند در محیط و شرایط دیگر شاید كارنكند. شما هم اگر راه حلی سراغ دارید كه جواب داده باشد در باخیش ها لطفا تجربه ی خود را بازگو كنید. بازگویی این تجارب برای حل معضل مفید خواهد بود.
ببینید! من گمان نمی كنم دختران متولد نیمه دوم دهه هفتاد به بعد به آن سادگی كه ما عقب نشینی كردیم و وا دادیم عقب نشینی كنند تا مزاحمین خیابانی عرصه را بر آنها تنگ كنند. آنها مقابله خواهند كرد. برای این كه مقابله هزینه و خطر كمتری داشته باشد بهتر است روش های مقابله ی موفق و كم خطر مدون تر شود تا آنها لازم نبینند با سعی و خطا چرخ را از نو اختراع كنند و هزینه ها در این راه بدهند.
نكته ی اساسی این هست كه درمواجهه با مزاحم خیابانی خانم باید از موضع قدرت و توانمندی و اعتماد به نفس عمل كند. جیغ جیغ كردن و رفتارهای هیستریك و خارج از كنترل نشان دادن به مزاحم خیابانی حس قدرت و كنترل بیشتری می دهد و او را وقیح تر می سازد. هدف او كنترل و نشان دادن برتری بود و با دیدن رفتار هیستریك و ضعیف زن به هدف خود رسیده است. پس چرا به كارش ادامه ندهد؟! اما اگر در كلام خانم حس آتوریته باشد او شكست می خورد. اگر نگاه های دیگران در جمع این واكنش خانم را تایید كنند او می فهمد كه این روشش شكست خورده است و مجبور می شود این عمل زشت خود را ترك گوید.
اگر ترسیده اید و مطمئن نیستید می توانید واكنشی توام با آتوریته و با لحنی توام با حس اعتماد به نفس در آن شرایط نشان دهید همان روشی را كه مادرانمان آموخته به كار برید اما در هر صورت خود را مسلط براعصاب خود و مسلط به شرایط نشان دهید. اجازه ندهید مزاحم خیابانی خیال كند كنترل شرایط را او به دست دارد.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل