بسیار هم عالی

+0 به یه ن

احتمالا شما هم در مورد گفت و گوی بین آقای جمشید مشایخی و آقای رشیدپور شنیده اید.
جمشید_مشایخی دربرنامه زنده تلویزیونی رشیدپور: همسر من صدای بسیارخوبی داشت، خیلی هم زیبامیخوند. من نذاشتم بره دنبالش. خب تعصب داشتم.
رشیدپور در جواب: بسیار هم عالی. آدم از مردان بزرگی چون شما توقع این تعصب رو هم داره!



این گفت و گو واکنش های زیادی در محافل حقوق زنان چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی به دنبال داشته که آقای رشیدپور چنین پاسخ داده:

رشیدپور گفت حرف های من تعبیر شده که من با حقوق زنان و خانم هایی که با شغل های سطح بالا سر و کار داشته اند عنادی داشته ام. من دست به سینه نسبت به این خانم ها افتخار می کنم و نقش پررنگ مادر را در آستانه زن، مادر و دختر را یادآوری می کنم. حرفی که زده ام به مشایخی اگر حرفی غیر روشنفکرانه است ترجیح می دهم غیر روشنفکر باشم تا این که به آقای جمشید مشایخی بگویم اشتباه کرده ای.

قبلا نوشته ام و بازهم تاکید می کنم که من به آقای رشیدپور احترام قایلم و توانایی هایش را تحسین می کنم. اما این پاسخ ایشان قابل قبول نیست. طبعا کسی انتظار نداشت برگردد و با آقای جمشید مشایخی تندی کند. اصلا در فرهنگ ما نمی گنجد که جوانی با مردی در آن سن و سال و آن موقعیت تند برخورد کند. اما بین تند برخورد کردن و "بسیار هم عالی" گفتن فاصله زیادی است.
انتظار می رفت آقای رشیدپور در پاسخ بگوید" امیدواریم پس از این  فضای فرهنگی جامعه آن قدر بهبود یابد که خانم ها بتوانند در عرصه هنرهای گوناگون با حفظ متانت و وزانت فعال تر باشند و استعداد های خود را رشد دهند."

دست کم مینجیق چنین آرزویی دارد. فقط مسئله خوانندگی خانم ها نیست. ما کمدین خانم هم در کشور عملا نداریم. چند خانمی که در سریال های مهران مدیری بازی می کنند عموما نقش کلیدی را ندارند. پشت صحنه فیلم های مدیری جالب هست. چه زن چه مرد گاهی خودشان خنده شان می گیرد و کارگردان کات می دهد. مردهای هنرپیشه می خندند و رد می شوند اما زنان ده بار عذر می خواهند که چرا خندیده اند!
بیشتر خانم ها در تیم آقای مهران مدیری یا لر بختیاری هستند یا از خطه شمال (شاید شیرازی هم بین شان باشد) اما از خطه ما نیست. از اصفهان و یزد و مشهد هم نیست.

ببنید! من معتقدم که به جای این که به مردانی مثل جمشید مشایخی خرده بگیریم که چرا با فعالیت هنری همسرشان مشکل دارند باید  جامعه ای را که حرمت لازم برای هنرمندان زن که روی صحنه می روند قایل نیست نقد کنیم. از منظر جامعه فرق هست بین او با یک خانم معلم یا پزشک یا پرستار یا مهندس. گاهی جامعه در مورد خانمی که روی صحنه برای فعالیت هنری می رود حرف هایی می زند که اگر به گوش شوهرش برسد چندان خوشایند او نخواهد بود. 

جای دوری نرویم. به اروپا نرویم. حتی به استانبول هم نرویم.  در همین باکو زنان خواننده زیادی هستند و بوده اند که موسیقی موغامی سخت مدیون هنر آنهاست. از طرف شوهر و برادر و پدر  هم -که در تعصب گمان نمی کنم کم از آقای مشایخی یا آقای رشیدپور داشته باشند-  مورد تایید و حمایت بوده اند. علت آن هست که در باکو آن قدر به موسیقی -به خصوص موسیقی سنتی - حرمت قایل هستند که خوانندگان زن هم شامل این احترام شده اند. تا جایی که می دانم در جنوب خراسان و طرف های تربت حیدریه و زادگاه سیما بینا هم چنین بوده.
انتظار زیادی نیست که بخواهیم که فرهنگ مردم تهران و تبریز و اصفهان و اردبیل و... هم آن قدر بالا برود تا به اندازه باکو یا زادگاه خانم سیما بینا به هنرمندان زن حرمت قایل شوند!
انتظار زیادی هم نیست که از رضا رشیدپور و امثال وی بخواهیم در این راه بکوشند. آن موقع هست که می توان گفت: بسیار هم عالی!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]