جمعه 23 آبان 1399
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
من سه هفته پیش پیشنهاد یک برنامه همه با هم دادم. انگیزه را اینجا توضیح داده بودم. اون عزیزی که انگیزه پیشنهاد برنامه را به وجود آورد پیامی برای همراهی با طرح نذاشت. من هم فکر کردم دوست ندارد در مورد مسایلش بیشتر با ما گفت و گو کند برای همین پاپیچ نشدم. اما خودم به طرح وفادار بودم و موفق به کم کردن وزن شدم. برای من کم کردن وزن کار سختی است. یک انگیزه قوی برای این کار لازم دارم. از آن عزیز که درددلش در من انگیزه ایجاد کرد تشکر می کنم. بی کمک وی نمی توانستم موفق بشوم.
در هر حال من می خواهم دو هفته دیگر هم این برنامه را ادامه دهم.
اگر مایلید شما هم در بخش نظرات اعلام آمادگی کنید که همراه شوید.
از آن عزیز باز هم دعوت می کنم که مشکلاتش را در بخش نظرات این نوشته برای ما بازگو کند. شاید تجربه های ما کمک کند که بخشی از مشکلات خود را رفع نماید. اگر هم نخواست، اصراری نمی کنم.
اما باز به درددل آخرش اشاره می کنم. این تصور و اصرار که در یک خانواده ها دختر ها باید به ترتیب سن ازدواج کنند یا تا دختر خانه ازدواج نکرده نباید عروس بیاید و......در بین برخی خانواده ها هست. می توان این تصور و اصرار را با گفت و گو حل کرد. دست کم این مشکل را می شه با تنها حرف زدن رفع کرد. در مورد این که چگونه مسئله را مطرح نماییم تا به نتیجه برسیم می توانیم با همفکری کنیم. در بخش نظرات اگر تجربه ای یا درددلی در این زمینه دارید بفرمایید.
ما در این ۱۴ سال در بخش نظرات وبلاگ مینجیق از این قبیل مشکلات را زیاد حل کرده ایم. برای کسی که در بطن مشکل هست، مشکلات لاینحلی به نظر می رسند اما با گفت و گو قابل حل هستند.
در مورد راه های کم کردن مخارج خانه توسط فرزندان بزرگسالی که جویای کار هستند اما به دلیل وضع اقتصادی نامناسب کار نیافته اند هم صحبت می کنیم.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل