چهارشنبه 1 بهمن 1399
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
من وقتی از دوستانم در مورد خرید مشورت می گیرم بسته به مورد توضیح می دهند که جنس ایرانی و خارجی چه مزیت ها و معایبی دارند. بعدش هم بسته به بودجه و انتظار تصمیم می گیریم که بهتره ایرانی خریده شود یا خارجی. چند سال پیش هم یک سری در خانه تغییرات می خواستیم بدهیم, اون دکوراتور داخلی که برای ما کارها را انجام داد بسته به مورد همین طور تشریح کرد که خارجی باشد بهتر است یا ایرانی. قشنگ برامون سعی کرد اپتیموم کند.
اما در مقابل هر جا بحث شده که در ابعاد ملی کالایی ایرانی بخریم تا به تولید کننده داخلی کمک کنیم و.....
همیشه بحث این سیر را داشته:
اولش یک مقدار ابراز حسرت شده که فلان و بهمان خط تولید داخلی تعطیل شده.
بعد یکی به طور کلی گویانه فرموده آخه جنس ایرانی بده.
بعدش هم بقیه از هم سبقت گرفته اند که اظهار دارند:"من هم دلم می خواهد جنس ایرانی بخرم اما چون به درد نمی خورند فقط جنس خارجی می خرم!😉"
در صورتی که در همان جمع های زنانه -که مردان فکر می کنند کاری جز پز به هم یا غیبت ندارن-د زیاد می شنویم که:« اتفاقا من خودم فلان جنس ایرانی را به یک سوم قیمت جنس خارجی خریدم و خیلی هم راضی ام.»
پی نوشت:
هرچی بیشتر فکر می کنم می بینم این مسئله تولید داخلی و مصرف تولید داخلی هم از جمله مسایلی هست که باید از بالا درست بشه. یعنی مجموعه حکومت باید دلسوز منافع ملی دراز مدت باشه، اقتصاددان جامع الاطراف و جامعه شناسان و .... را استخدام کنه تا طرحی بریزند. با توجه به منابع کشور، نیازهای کشور، فرهنگ مصرف ملت و .... برنامه ریزی کنند که روی تولید چه محصولاتی باید برنامه ریزی بشه . چه تسهیلاتی به بخش خصوصی داده بشه که چه محصولاتی را تولید کنند. بعد متناسب با این برنامه ریزی ها در سطح ملی، تصمیم سازی بشه که روی واردات یا تولید کدام کالا سوبسید داده بشه و در مقابل روی واردات کدام کالاها تعرفه گمرکی بالا ببندند. بعدش هم به دور از فساد این سیاست ها اعمال بشه و با قاچاق هم مبارزه بشه . (منظورم از مبارزه با قاچاق تار و مار چند کولبر در غرب کشور یا چند چتر باز در جنوب کشور نیست. اونها از روی ناچاری به این کار رو آورده اند. سران قاچاق را باید گرفت نه اونها را. برای مرزنشینان باید کار مناسب دایمی آفرید تا مجبور نشوند رو به قاچاق خرد بیاورند.)
این هم باز یک نمونه دیگه از این که برای بهبود اوضاع نیاز داریم که سیاست از بالا درست بشه.
به نظرم فعالان مدنی در این زمینه خیلی کاری نمی توانند بکنند. درواقع حتی در این زمینه وقتی دخالت می کنند ناخواسته و نادانسته ، از همان دورهمی های معمولی که در آن صحبت از خرید می شود ضد ملی تر عمل می کنند. چون در این دورهمی ها گاهی گفته می شود که من از فلان جنس ایرانی که خریدم راضی ام و آن را توصیه می کنم، اما بحث های فعالان مدنی در این زمینه معمولا سر از اینجا در می آورد که چون سیاستگذاری ها غلط هست جنس ایرانی خوب اصلا نمی تواند وجود داشته باشد!!! برای خودشان هم نوشابه باز می کنند و اسم این کلی گویی بی پایه و اساس شان را هم می گذارند واقع بینی و علمی اندیشیدن.
به نظرم بهتره فعالان مدنی خیلی وارد این مبحث نشوند چون نه خیلی جامعه شناسی و روانشناسی مصرف کننده ایرانی را می شناسند نه آن قدر اهل خرید و گشت و گذار در مراکز خرید هستند که از کم و کیف تولیدات ایرانی یا خارجی موجود در بازار سررشته داشته باشند.
درسته که فعالان مدنی در بحران ها مختلف نظیر سیل و زلزله و پاندمی و آتش سوزی، در کنار طبقات مختلف اجتماع هستند. چه برای یاری رسانی و چه برای همکاری به منظور حل بحران.
اما همه زندگی که بحران نیست! فرهنگ مصرف و خرید آنها در شرایط غیر بحرانی شکل می گیرد. نیازهایی هم برای اقشار مختلف به وجود می آید که شاید با دو دوتا چهارتای معمولی قابل فهم نباشد اما نیاز واقعی هست. مثال می زنم: نو عروسی که به دلیل نداری مجبور می شود در خانه مادرشوهر و در کنار او زندگی کند، در اقلام مصرفی ساده (مثل دستکش آشپزخانه) بیش از همتایش که برخوردارتر هست و خانه مستقل دارد تمایل به خرید های گرانتر خارجی نشان می دهد.
این قبیل ظرایف در بحث های فعالان مدنی ما درباره اقلام خارجی و ایرانی مغفول می ماند. چون تا خانه آن نوعروس در زلزله ویران نشده او و دغدغه هایش را نمی بینند!
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل