بلایی به نام برون-سپاری

+0 به یه ن

سال ها قبل (در اواسط دهه هشتاد ) شهرداری ها ی برخی از شهرها ی ایران اقدام به جمع آوری زباله های تفکیک شده می کردند. اون موقع آگاهی عمومی در مورد مسایل محیط زیستی پایین بود و همگان به اهمیت بازیافت واقف نبودند. درصدکوچکی از مردم دوستدار محیط زیست بودند و می خواستند این طرح تفکیک به نتیجه برسه. اما هنوز در مسایل اجتماعی خام و ساده اندیش بودند. گاهی برای متقاعد کردن دور وبری ها به تفکیک زباله با پرخاش برخورد می کردند یا دعوایشان می شد. نمی دانستند که ترک یک عادت و برگرفتن عادتی  دیگر در یک جامعه ، مکانیزم خاص خود و گذشت زمان می طلبد و با انرژی بیش از حد گذاشتن و درگیر شدن با اطرافیان پیش نمی رود.

متاسفانه رویه درست جمع آوری زباله خیلی طولی نکشید. اندکی بعد سر این پروژه ، همان بلا آمد که سر خیلی از پروژ ه های دیگر در این کشور اومد: برون سپاری. 
اگر شهرداری می خواست نیرو استخدام کند تا این کار را انجام دهد باید به این کارمندان خوب می رسید: حقوق مکفی ، بیمه و لباس فرم و …..
باید هزینه زیادی برای آموزش مردم می گذاشت تا زباله ها را خوب تفکیک کنند تا کارمندانش کمتر در معرض عوامل بیماری زا قرار بگیرند. همه اینها هزینه داشت. در نتیجه به شرکت هایی برون سپاری کرد که خیلی هم معلوم هم نیست که کیستند. اونها هم این شبکه عظیم زباله گردی را راه انداختند که صد در صد غیر انسانی و مبتنی بر استثمار، ضد محیط زیست و ضد بهداشتی و مضر برای سلامت زباله گردان در درجه اول وکل جامعه در درجه دوم هست.

این مسىله برون سپاری و نتایج شوم آن بر کارگران مختص مدیریت پسماند نیست. بلایی است که سالهاست به جان  کارگران سرزمین ما افتاده. اگر به مطالبات کارگران معترض خوزستان گوش فرا می دادید می دیدید بخش عمده مشکلاتشان از همین روند برون سپاری ناشی می شود.

من اینجا نمی خواهم در مورد برون سپاری و نئولیبرالیزم و… صحبت کنم. بلد هم نیستم!
اگر کسی خواست نظرات خود را در این باره در بخش نظرات بنویسد.
به بحث تفکیک زباله خودمان برسیم٠
بسیاری از طرفداران تفکیک زباله که دیدند زباله ای که تفکیک کرده اند دوباره در یک باکس قرار داده می شود از این کار پشیمان شدند.



حرفم سر این هست که نه آن درگیر شدن با اطرافیان سر تفکیک زباله رفتاری پخته بود و نه این قهر و پشیمانی! به هر حال ما می دانیم که در یک کشور جهان سومی داریم زندگی می کنیم که جا انداختن این مسایل فرهنگی و اجتماعی سالها طول می کشد و از سوی دیگر گروهی هم هستند -که اتفاقا قدرت بسیار دارند- و اساسی هم گند می زنند! این واقعیت کشور ماست! این هم یک نمونه از آن.


کار درست در شرایط فعلی در این زمینه، این هست که ما کماکان زباله را تفکیک کنیم . اگر در نزدیکی ما کانکس جمع آوری  اقلام بازیافتی هست (در مناطق شرق تهران هست) اونجا تحویل دهیم. اگر هم نیست باز بهتره تفکیک کنیم تا آن طفل معصومی که در بین زباله ها دنبال اقلام بازیافتی می گردد مجبور نشود از میان آشغال های کثیف و برنده و … 
 این اقلام را سوا کند و در معرض انواع بیماری ها قرار گیرد. یک کیسه پر از اقلام تفکیک شده نسبتا تمیز در میان کیسه های زباله می یابد و می اندازد داخل کیسه بزرگ خودش. کارش بسیار راحتتر و سالم تر می شود و زمان کمتری در بین زباله ها می گذراند. 
🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

سئوالات و دغدغه های مردم تبریز در مورد طرح مردمی ساماندهی مدیریت پسماند

+0 به یه ن

چند ماهی است که عده ای از دوستداران محیط زیست در تبریز جهت ساماندهی مدیریت پسماند کوشش های فراوانی می کنند. نتیجه آن نصب کانکس های جمع آوری پسماند خشک تفکیک شده در محلات مختلف شهر هست.

ابتدا برخود لازم می دانم تا ازاین عزیزان تشکر کنم که با زحمات فراوان —که من خود شاهد آن بودم —امکان نصب کانکس جمع آوری را در سطح شهر، به وجود آورده اند.
شاید برای کسانی که با مدیریت پسماند به طور اعم و مدیریت پسماند در شهرهای ایران به طور اخص آشنا نباشند نصب چند کانکس چندان کاربزرگی به نظر نرسد! اما نصب این کانکس ها نتیجه تلاش  بیش از ١٦ ساعت کار در روز برای چند ماه به اضافه چندین سال تجربه و مطالعه پیش از آن بود.
گزاف نیست اگر ادعا کنم زحمتی که برای این کانکس ها کشیده شده کمتر از زحمتی که رشدیه برای افتتاح اولین مدرسه مدرن در تبریز کشیده نبوده است.
اما این اول راه هست. موفقیت این طرح به همکاری مردم تبریز بستگی دارد. امیدوارم مردم تبریز امروز از این طرح بیش از آن حمایت کنند که  پدرانشان از مدرسه رشدیه کردند.

برای این که این اقدام به ثمر رسد باید هر کانکس زباله بازیافتی حدود سه هزار خانوار را دریافت کند. تجربه من نشان می دهد از هر ده نفر که با آنها از وجود کانکس ها صحبت می کنید یک یا دو نفر موافقت می کنند که در طرح شرکت کنند. بنابراین برای موفقیت اولین کانکس ما باید حدود ٣٠٠٠٠ نفر را از وجود این کانکس و کارکرد آن مطلع سازیم. اگر هر کس که این متن را می بیند، به حدود ١٥٠ نفر از دوستان و آشنایانشان این اطلاع رسانی را انجام این امر مهم با موفقیت انجام خواهد شد.


تجربه من نشان می دهد که در تبریز علی الظاهر همه با طرح تفکیک زباله موافقند. کسی را در این ماه ها نیافتم که مخالف یا حتی بی تفاوت باشد. اما سبک خود را دارند و مشکل تغییر رویه می دهند. دو مسئله و سئوال و دغدغه را مطرح می نمایند که در زیر می آورم. به هر حال حتی اگر این دو مسئله سئوال خود ما نباشد بهتر است جواب آماده و مجاب کننده ای داشته باشیم چرا که سئوال  افراد بسیاری است که همکاری آنها هم برای موفقیت طرح ضروری است.

١- کسانی که مایل به تفکیک زباله و تحویل آن به کانکس ها هستند اغلب گمان می کنند که تنها کاغذ و حداکثر مقوا جمع آوری می شود. علت آن هست که از قدیم تکنولوژی بازیافت این اقلام بوده و مردم با مفهوم بازیافت آنها آشنا بوده اند. وقتی سخن از بازیافت می شود همین دو قلم به ذهنشان خطور می کنند.
باید تاکید نمود که  در طرح جدید، علاوه بر کاغذ و مقوا اقلام زیر هم بازیافت می شود:
فلزات، شیشه، باتری و قطعات مستعمل، نایلون و نایلکس، پلاستیک و بالاخره کاغذ و مقوا.

٢- سئوال و نگرانی عمومی آن هست که اگر ما زباله های تفکیک شده را تحویل کانکس دهیم چه بر سر معیشت زباله گردان می آید. یا این که وقتی آنها سالهاست این کار راانجام می دهند چه نیازی به طرحی جدید هست. 

اول از همه باید خوشحال بود از این که همشهریان این قدر نسبت به معیشت زباله گردان حساس هستند و نسبت به آن دغدغه دارند. این حس همدردی و مسئولیت سرمایه بزرگی است که باید پاس داشت.
در چهارماه گذشته من در مورد وضعیت مدیریت زباله در شهر های مختلف به طور جسته و گریخته خواندم. ظاهرا در برخی از شهر های ایران به زباله گردان به صورت بیگانگانی که باید با آنها برخورد قهری شود می نگرند. پاندمی کرونا هم به این نگاه دامن زده است. به عبارت دیگر قربانیان درجه یک سیستم معیوب را علت این سیستم معیوب می پندارند و به جای سیستم معیوب درصددند که با قربانیان آن مبارزه کنند.😨
خوشبختانه در تبریز چنین نگرشی وجود ندارد. زباله گرد ها را "خودی " هایی می دانند که متاسفانه فقیر گشته اند و از روی ناچاری دست به این کار می زنند.

این را باید جا بیاندازیم که اگر بازیافت زباله به طور اصولی و درست و علمی انجام گیرد هزاران شغل ایجاد می شود . عزیزان زباله گردها هم می توانند در این صنعت عظیم شغلی مناسب با استاندارد های بهداشتی و ایمنی مناسب بیابند و از این وضعیت تاسف برانگیز بیرون آیند.
به علاوه در سال صدها بلکه هزاران  نفر به علت وضعیت مدیریت غیر اصولی پسماند و افت بهداشت عمومی به بیماری های سخت دچار می شوند و جان و مال خود را به بیماری می بازند.
همشهری های دلسوز ما اگر به این مسایل آگاه شوند در شرکت در طرح بازیافت اصولی تردید نخواهند کرد.

در شهر ما درصد افراد دلسوز و مسئولیت پذیر بسیاربالاست اما مشکل اینجاست که اغلب شان فکر می کنند خودشان در دلسوزی و تعهد سرآمد هستند. چون خود و دوستان نزدیکشان را دلسوزترین می دانند گمان می کنند اگر خودشان مستقیما فعالیتی نظیر رساندن پسماند تفکیک شده به زباله گرد را انجام دهند حتما بهتر خواهد بود تا این کار را به واسطه یک نهاد (در این مورد کانکس ها) انجام دهند. از صمیم قلب باور دارند که خودشان بهتر انجام خواهند داد. این اشتباه هست! من بارها در مورد کمک به نیازمندان این را تجربه کرده ام! اونهایی که مستقیم کمک کرده اند بعد از مدتی به پشیمانی رسیده اند. در صورتی که اونهایی که از طریق خیریه های مردمی ذیصلاح مانند بنیاد کودک یا انجمن حمایت از مستمندان تبریز-- که تجربه و تخصص کافی دارند کمک کرده اند-- پشیمان نشده اند.

در این مورد باید جا انداخت که اولا در نهاد هایی مثل سمن های محیط زیستی افرادی هستند که کمتر از ما دلسوز نیستند.
به علاوه وقتی از طریق یک شبکه یا سمن یا یک نهاد کار انجام می گیرد هم افزایی اتفاق می افتد. این امکان پیش می آید که در زمینه های مختلف نظرات بهترین متخصصان پرسیده شود. این سمن با سمن ها ونهاد های دیگر می تواند همکاری کند و کارآیی چندین برابر شود. یک فرد تنها، هیچ کدام از این امکان ها را ندارد.
اینو باید جا بیاندازیم تا مردم مجاب شوند که تحویل پسماند تفکیک شده به کانکس ها ایده خوبی است.

فرض کنید در ۱۰ کانکس در سطح شهرنصب گردند و در سایه تبلیغات مردمی که من و شما انجام می دهیم هرکدام ۳۰۰۰ نفر مراجعه کننده داشته باشند که ماهی یک بار زباله های خود را تحویل دهند. (گمان نمی کنم ظرفیت کانکس ها بیش از آن باشد که در روز به بیش از ۱۰۰ نفر مراجعه کننده سرویس دهند.) ۳۰ هزار نفر از مردم تبریز به این ترتیب زباله هایشان  را تحویل خواهند داد. جمعیت تبریز دو میلیون نفر هست. دومیلیون منهای ۳۰ هزار نفر باز هم عددی است بسیار نزدیک به دو میلیون. در نتیجه، در زندگی و معیشت زباله گردها تفاوت محسوسی با این ۱۰ کانکس ایجاد نخواهد شد اما برای اداره این ۱۰ کانکس حدود ۱۵ کارمند لازم هست. به عبارت دیگر برای ۱۵ نفر شغل مناسب ایجاد خواهد شد که در این ایام بی شغلی غنیمت هست.
امید ما این هست که به تدریج طرح پسماند گسترش یابد و شامل اقلام دیگر هم شود. اگر زباله های تر و یا نخاله های ساختمانی بازیافت شوند ظرفیت ایجاد شغل چند هزار نفری ایجاد می شود. زباله گردان هم می توانند در این صنعت شغل مناسب بیابند. در نتیجه در کوتاه مدت این طرح نان کسی را نمی برد اما در دراز مدت می تواند با ایجاد شغل مناسب معضل زباله گردی را به طور ریشه ای حل کند.

برای مدیریت پسماند، نکات بهداشتی و محیط زیستی عدیده ای باید رعایت شود، که زباله گردان ها از آنها آگاه نیستند. معمولا زباله گردان ها  در میان زباله خشک اقلامی را بر می دارند که گمان می کنند برایشان ارزش اقتصادی دارد. بقیه اقلام را به صورت اصولی دپو نمی کنند. به این ترتیب، این روش غیر اصولی مدیریت پسماند، عوامل بیماری زا را در سطح شهر و روستاهای اطراف پراکنده می کند. ارزش بهداشت و سلامت را همگی می دانیم و نیاز به بازگویی نیست. اما می خواهم روی اثر اقتصادی این کار روی خانواده ها  بنویسم. به دور و بر خود بنگرید. خواهید دید خانواده هایی در دور و بر شما در سال های اخیر افت اقتصادی حاد (شدیدتر از متوسط جامعه) کرده اند که درگیر یک یا چند نوع بیماری بوده اند. بیماری خانواده ها را فقیر تر می کند ( به دلیل هزینه درمان + کم شدن نیروی کار در خانواده +.....). سرگذشت بسیاری از کودکان مددجوی بنیاد کودک را که می خوانم می بینم قبلا خانواده نسبتا مرفهی داشته اما به علت بیماری یک یا چند نفر از اعضای خانواده (عموما پدر خانواده) نیازمند گشته اند. 
این ظاهر امر هست که مدیریت پسماند به شیوه نابسامان فعلی دارد برای یک عده از خانواده ها نان می رساند. حقیقت امر این هست که با مدیریت غیراصولی و گسترش عوامل بیماری زا -ناخواسته  خانواده های بیشتری را دچار بیماری و سپس فقر می نماید.
راه حل مدیریت اصولی پسماند هست تا شغل مناسب و بهداشتی ایجاد شود و پسماند موجب بیماری در سطح شهر و روستا نشود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

با زباله های تر در منازل چه کنیم؟

+0 به یه ن

همان طوری که می دانید آب زباله تر به هنگام دپوی پسماند می تواند با انواع و اقسام زباله های دیگر (از پوشک مصرف شده گرفته تا فلزات سنگین باتری ها و قطعات مستعمل برقی) قاطی شود و معجونی خطرناک به نام شیرابه به وجود آورد که به شدت برای محیط زیست ما مضر هست و مدیریت آن جزو معضلات مهم مدیریت شهرهای کوچک و بزرگ ماست.

به عنوان دوستدار محیط زیست ما چه می توانیم بکنیم تا شیرابه را کاهش دهیم؟

یک کار آسان و دم دستی آن هست که تفاله چای را بعد از دم از توی قوری در بیاوریم و بذاریم خشک بشه سپس دور بریزیم. کارشناسی می گفت اگر همه شهروندان همین کار را بکنند ۱۰ درصد شیرابه کشور کم می شه. این کار یک مزیت دیگر هم دارد. اگر تفاله چای مدت زیادی در قوری بماند سمی از خود ساطع می کند که برای بدن مضر هست. چای را هم بدمزه (جوشیده) می کند.

اگر یک قدم بیشتر بخواهیم برداریم می توانیم پوست میوه  و.... را در خانه جلوی آفتاب خشک کنیم سپس در سطل زباله بریزیم. اولش خیلی ها خیال می کنند زخمت زیاد دارد چون در خانه حشرات موذی جمع می شود یا بو می گیرد. دست کم در مناطق خشک و نیمه خشک کشور (از تبریزو تهران گرفته تا یزد و کرمان) هر کسی این کار را کرده راضی بوده و از حشرات موذی هم خبری نشده. اتفاقا دعا به جان کسی که این روش را می آموزد می کند چرا که دیگه کیسه زباله شان آب پس نمی دهد و دردسر نمی شود!

روش بهتر و اندکی سخت تر این هست که به جای آن  که این رباله تر خشک شده را دور بریزیم از آنها برای تهیه کمپوست (کود گیاهی) استفاده کنیم یا از آن به عنوان خوراک دام بهره ببریم. آنها که در خانه مرغ و خروس دارند همه این پسماند ها را به مصرف مرغ و خروس می رسانند. متاسفانه، کمتر کسی در خانه های امروزی مرغ و خروس دارد. در اصفهان گروه مردمی بومرنگ ترتیبی برای جمع آوری این نوع زباله  جهت مصرف دام داده.:
در یزد هم یکی از همراهان قدیمی و عزیز مینجیق به نام خانم نجمه عزیزی به همراه تنی چند از دوستانشان کاری کرده اند کارستان! اطلاعات بسیار مفیدی از فعالیت هایشان در وبلاگ ایشان به آدرس زیر موجود است:
خانم عزیزی طبعی شاعرانه هم دارند. شعارشان در  زمینه خشک کردن زباله تر  این هست: «ابر بشه بره تو هوا- زهر نشه بره تو زمین» (با لهجه شیرین یزدی بخوانید!) در مورد زباله های پلاستیکی هم می گویند  وقتی پلاستیک را «دور» می اندازیم یادمان باشه که «هیچ دوری، به اندازه کافی دور نیست!»

یک روش هم اینه که از زباله تر کمپوست درست کنیم. من و همسرم زباله های تر را در خاک چال می کنیم. محلی در نزدیک خانه مان هست که متاسفانه در آن نخاله ساختمانی ریخته اند. ما بین نخاله ها داریم چال می کنیم. درواقع همسرم هر روز زحمتش را می کشد. می خواهیم ببینیم چند مدت طول می کشد که نخاله ها از مواد آلی غنی شوند وسبزه بر آنها رشد کند. یک جور آزمایش هم هست که کنجکاوی ما را ارضا می کند.
 
خیلی ها در خانه از زباله تر کمپوست می سازند تا برای گلدان هاو باغچه شان از آن استفاده کنند. حتی در آپارتمان بدون بالکن هم این کار امکان پذیر هست. در اینترنت بگردید روش های آن را می آموزند. خانم آیه حمداوی انگار فایل های آموزشی برای این کار دارند. (من خودم ندیده ام بلکه از دوستان شنیده ام.)
 از دوستان من عده زیادی چنین می کنند. اگر از راه درست وارد شوید نه از بوی بد خبری خواهد بود و نه از سوسک و حشرات موذی. اونهایی که امتحان کرده اند از نتیجه راضی اند.
در کرمانشاه هم که خانم هایده شیرزادی کاری کرده کارستان و کارخانه کمپوست افتتاح کرده. در مورد فعالیت های ایشان فیلم مستند و.... نسبتا زیاد هست. من دیگه تکرار نمی کنم..
فعلا این راه ها در کشور موجود است. من همین قدر می دانستم! باز اطلاعات جدیدی یافتم براتون می گم.


توضیحات تکمیلی فعال محیط زیست مجرب از تبریز: *در درست کردن خشکاله یا خشکاندن زباله تر موارد زیر را باید دقت کنیم
*این مواد تر روی هم قرار نگیرند ، کپک نزنند و بخوبی خشک شوند .*
البته *ما برای کاهش شیرابه های ناشی از دپوی غیر اصولی پسماند زباله ، آن را باید مدیریت کنیم* ، 👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
یا در باغ و باغچه و گلدان و مزرعه چال کنیم 👌🏼♻️
یا از آن کمپوست درست کنیم که روشی بسیار ساده دارد . 👌🏼♻️
و یا باید خشک کنیم ، ♻️👌🏼
خشکاله استفاده مجدد نیز دارد و بهترین خوراکی برای دام و طیور است . 👉🏽
میتوانیم با جمع کردن آن در تهیه عذای دام به روستاییان کمک کنیم ، 👉🏽
اما حجم زباله های تر خانگی در مقابل زباله های تر کارخانجات مواد غذایی ، میادین سبزی و میوه و میوه فروشی ها بسیار اندک است ، 👉🏽
با همین کار اندک راه را برای کارهای بزرگ در این مراکزی که ذکر شد آغاز خواهیم کرد .
مقدماتی فراهم شده و کارهایی نیز باید صورت گیرد ، در صورت پیشنهادات جدید بسیار ممنون خواهیم شد از راهنمایی و همراهی تان ، 👉🏽
مدیریت مردمی پسماند، تبریز #
https://chat.whatsapp.com/IQXDkN4Xgbl9kM2WLBVbRC

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

برخورد صحیح با معضل زباله گردی

+0 به یه ن

معضل زباله گردی متاسفانه در بیشتر شهرهای ایران - از تهران گرفته تا سوسنگرد - وجود دارد. برخی  از روی دلسوزی و محبت به زباله گردان کمک هایی می نمایند. از لحاظ انسانی این کمک ها ارزشمند هستند اما مسىله را حل نمی کند.
از سوی دیگر، در برخی از شهرها با کمال تاسف سعی کرده اند با زباله گردان برخورد قهری داشته باشند. این برخورد و این نگرش از خود پدیده زباله گردی هم بیشتر جای تاسف و ناراحتی دارد! 
 

با توجه به سابقه و فرهنگ شاعرانه و احساسی ما، شایع ترین برخورد با پدیده زباله در کشور ما سرودن شعر یا نوشتن متن های احساسی و… هست. در گام اول این متن ها وسرودها می توانست آگاهی بخش باشد و منجر به حرکت برای پایان دادن این پدیده شود . اما آن قدر تکرار شده که تقریبا عادی گشته است و همت چندانی را بر نمی انگیزد.


اگر مدیریت پسماند درست باشد خود این فرآیند هزاران شغل مناسب ایجاد می کند. زباله گردان به جای تا کمر خم شدن در سطل های زباله با اون شرایط اسفناک می توانند در بخشی از صنعت بازیافت استخدام شوند و کارگر متعارف با شغلی معمولی شوند که این قدرها به سلامت شان آسیب نرساند.

چنین کاری اولا مستلزم مدیریت صحیح پسماند توسط نهادهای ذیربط هست. ثانیا، نیازمند همکاری شهروندان است که با طرح همکاری کنند و زباله های خود را در منزل و در محل کار تفکیک نمایند.

در تهران ١٦ سال هست که کانکس های جمع آوری زباله خشک در محلات مختلف نصب گشته امابسیاری از تهرانی ها حتی یک بار هم زباله تفکیک شده تحویل این کانکس ها نداده اند. 
در سال ٩٣ در قزوین خواستند طرح پسماند را بسامان کنند اما ٧ سال بعد از آن زباله گردی معضلی است که در قزوین باقی مانده و بنا به گزارش ها، فقط  نیم درصد مردم قزوین در مبدا به تفکیک زباله می پردازند.

مشکل چیست؟ چرا شهروندان با این طرح ها همراه نمی شوند؟! مگر نمی خواهند مشکل زباله گردی در شهرهایشان حل شود؟! مگر نمی بینند این مشکل چه قدر به بهداشت عمومی جامعه ضربه وارد می کند؟!


🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

غرفه های بازیافت در مناطق ۲۲ گانه تهران

+0 به یه ن

از سال ۱۳۸۴ یعنی از ۱۶ سال پیش در مناطق ۲۲ گانه تهران غرفه های جمع آوری زباله خشک نصب شده اند. با این حال هنوز درصد عمده شهروندان ساکن تهران از وجود این غرفه ها در محلات خود بی خبرند و یا اهمیتی به آنها نمی دهند.

این تجربه نشان می دهد تنها نصب کانکس کافی نیست. برنامه ای جامع و کامل برای اطلاع رسانی به مردم جهت همکاری با طرح مدیریت پسماند لازم هست.
در زیر لینک آدرس غرفه ها را می گذارم تا اگر در تهران زندگی می کنید نزدیک ترین غرفه به محل زندگی یا کار خود را شناسایی کنید تا زباله های تفکیک شده خود را به آن غرفه تحویل دهید.

 نکته دوم این که وقتی از پسماند صحبت می کنیم نباید فقط پسماند خانگی را در نظر داشته باشیم. ادارات، بیمارستان ها، کارگاه ها، کارخانجات، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، تعمیرگاه ها و....... در حجم وسیع پسماند هایی نظیر باتری های مستعمل یا قطعات الکترونیکی مستعمل به وجود می آورند. افرادی که در این گونه مراکز کار می کنند (به خصوص تکنیسین هایی که مسئولیت رسیدگی به دستگاه ها را دارند) می توانند به آسانی این باتری ها و قطعات مستعمل را جمع آوری کنند و به غرفه ها تحویل دهند.





اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

بازیافت باطری ها و قطعات الکترونیکی مستعمل در تبریز، تهران و شهرها و روستاهای اطراف

+0 به یه ن

باطری های مستعمل و لوازم الکترونیکی و الکتریکی اگر به طریق صحیح بازیافت نشوند موجب به خطر انداختن سلامت شهروندان و تخریب شدید محیط زیست خواهند شد. خوشبختانه تکنولوژی بازیافت این اقلام در شهر های تبریز و تهران وجود دارد. از سوی دیگر، جمع آوری این گونه وسایل مستعمل در خانه ها، ادارات و در مراکزی نظیر تعمیرگاه ها و شرکت های الکتریکی بسیار ساده و آسان هست و دردسر خاصی ندارد! 
یکی از نزدیکان ما که در کرج فروشگاه قطعات و تعمیرات موبایل دارد، در محل کارخود سطلی به منظور جمع آوری باطری های مستعمل تعبیه کرده و هر چند ماه یک بار محتوای سطل را به باجه های جمع آوری اقلام بازیافتی در تهران تحویل می دهد.
به زودی چنین باجه هایی در تبریز هم راه خواهند افتاد. اگر در تهران یا تبریز یا شهرها و روستاهای نزدیک این دو کلانشهر زندگی می کنید، شما هم باطری ها و قطعات الکتریکی مستعمل خود را جمع آوری کنید و سرفرصت آنها را تحویل دهید. واقعا زحمتی ندارد که از آن دریغ کنیم!

هربار که باطری ای را در سطل زباله معمولی می اندازید،  به این فکر کنید که فلزات سنگین و مواد سمی موجود در آن ممکن است منجر به آلودگی محصولات کشاورزی شود که شما یا عزیزانتان را به بیماری سرطان مبتلا سازد. پس آنها را به مراکز بازیافت تحویل دهید.

(لطفا در انتشار این مطلب ما را یاری رسانید.)


آدرس محل تحویل زباله های تفکیک شده:
شعبه 1:  تبریز، باغمیشه، میدان اطلس، خیابان شهریار.

اقلام زباله های تفکیک شده: 

۱- باطری و لوازم الکتریکی و قطعات الکترونیکی مستعمل
۲- کاغذ و مقوا
۳- قوطی های فلزی
۴- پلاستیک نظیر ظرف ماست و....
۵- نایلون و نایلون و پاکت نقره ای رنگ چیپس و بستنی و...




کانکس  باغمئشه هر روزه از ساعت ۹/۳۰ تا ۱۳ و بعد از ظهرها  از ۱۷/۳۰ تا ۲۱ باز هست.
کانکس باغمئشه روزهای تعطیلی قبل از ظهر تعطیل هست و فقط بعد از ظهرها ۱۷/۳۰ تا ۲۱ باز هست.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آتش زیر خاکستر

+0 به یه ن

برخی از دوستداران طبیعت بعد از پیک نیک زباله های خود را که شامل مواد پلاستیکی  و نایلونی هم می شود می سوزانند. برخی حتی زباله های پخش شده دیگران را هم جمع می کنند و می سوزانند.
این کار را نکنید! گازهای متصاعد شده از سوزاندن پلاستیک می توانند بسیار سمی و خطرناک باشند.
شاید بگویید مگر پلاستیک از کربن و هیدروژن ساخته نشده؟! پس حاصل سوخت آن باید همچون عمل متابولیسم بدن، آب و دی اکسید کربن باشد که آن قدرها سمی نیستند.
اولا حتی پلاستیک هایی که تنها از کربن و هیدروژن ساخته شده اند هنگام سوخت می توانند مونوکسیدکربن سمی تولید کنند.
ثانیا بسته به نوع پلاستیک می تواند حاوی عناصر دیگر نظیر کلر باشد که سوختن آن دیوکسین سمی و خطرناک ایجاد می کند. حتی برخی پلاستیک ها جیوه هم دارند که بسیار آلاینده هست.

خلاصه سرخود پلاستیک نسوزانید. درسته در برخی کشورهای پیشرفته پلاستیک می سوزاننداما مراکزی دارند که می دانند چه نوع پلاستیکی برای سوزاندن مناسب هست. شرایط سوخت را هم کنترل می کنند که مونوکسید کربن به وجود نیاید. 

ما اینها را بلد نیستیم. پس باید از این که در طبیعت سرخود نایلون بسوزانیم اجتناب کنیم. تا جایی که امکان دارد نایلون مصرف نکنیم. اگر مصرف کردیم با خود به شهر بازگردانیم تا به مراکز بازیافت تحویل دهیم. 


وقتی به دامان طبیعت می رویم لازم نیست حتما آتش روشن کنیم!!! اما اگر روشن کردیم حتما باید کامل خاموش کنیم. والا آتش زیر خاکستر پنهان می شود و بعد از مراجعت ما دوباره زبانه می کشد و مراتع و درختان را تبدیل به خاکستر می کند.

(لطفا در انتشار این مطلب مرا یاری دهید.)


آدرس محل تحویل زباله های تفکیک شده:   تبریز، باغمیشه، میدان اطلس، خیابان شهریار.

اقلام زباله های تفکیک شده: 

۱- باطری و لوازم الکتریکی و قطعات الکترونیکی مستعمل
۲- کاغذ و مقوا
۳- قوطی های فلزی
۴- پلاستیک نظیر ظرف ماست و....
۵- نایلون و نایلون و پاکت نقره ای رنگ چیپس و بستنی و...



کانکس  باغمئشه هر روزه از ساعت ۹/۳۰ تا ۱۳ و بعد از ظهرها  از ۱۷/۳۰ تا ۲۱ باز هست.
کانکس باغمئشه روزهای تعطیلی قبل از ظهر تعطیل هست و فقط بعد از ظهرها ۱۷/۳۰ تا ۲۱ باز هست.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

بازیافت نایلکس ها

+0 به یه ن

سال هاست که در شهرهای ما، ظروف پلاستیکی نظیر ظرف ماست یا بطری های پلاستیک و… بازیافت می شوند. اما تکنولوژی بازیافت این نوع پلاستیک به درد بازیافت کیسه فریزر و نایلکس نمی خورد. عموم زباله گردهایی که دنبال پلاستیک بازیافتی جهت فروش هستند کیسه های پلاستیکی را که مراکز بازیافت از آنها تحویل نمی گیرند پخش و پلا می کنند. نایلون های پخش و پلا هم به زیبایی و تمیزی شهر و طبیعت لطمه می زند و هم گاه خوراک دام و حیوانات دیگر می شوند و دردسر می آفرینند.
در برخی شهرها با جاسازی نایلون ها در داخل بطری های پلاستیکی اقدام به ساخت اکوبریک می نمایند. از اکوبریک جهت ساخت مدرسه و…. در مناطق محروم استفاده می کنند. ما این کار را هم غیر اصولی می دانیم چرا که خطر اشتعال اکوبریک بالاست و گازهای متصاعد از سوختن آن هم بسیار سمی است.  
معتقدیم هم برای اشتغال عزیزان زباله گرد و هم برای مدرسه سازی در مناطق محروم باید کار درست و حسابی کرد. دولت باید درست وحسابی خرج  مدرسه سازی در مناطق محروم با متریال استاندارد کند و اشتغال بهداشتی و مناسب برای زباله گردها ایجاد کند. با ترویج زباله گردی و اکوبریک و…. مسىولیت را نمی تواند از سر باز کند!
نیکوکاران وخیرین هم به جای فرستادن اکوبریک به عنوان تحفه به مناطق محروم، با متریال مناسب اقدام به مدرسه سازی کنند و بچه های مردم را -ولو مردم فقیر را- درمعرض خطر آتش سوزی قرار ندهند! آیا حاضرند بچه های خودشان را به مدرسه ای بفرستند که از اکوبریک ساخته شده؟!



اما در مورد نایلکس ها: ازیک طرف، با استفاده از کیف خرید و نظایر آن در پی آن هستیم که مصرف کیسه های پلاستیکی را به حداقل برسانیم. از سوی دیگر، معتقدیم این نایلون ها و پاکت های نایلونی چیپس و بستنی و دراژه های دارو و…. را باید جهت بازیافت به مراکز ذیصلاح تحویل داد.

خوشبختانه در نزدیکی تبریز کارگاهی است که تکنولوژی بازیافت اصولی این نوع پلاستیک را داراست. باجه هایی که به زودی در محلات مختلف تبریز نصب خواهد شد این نوع پلاستیک و نایلون را تحویل ایشان خواهد داد.

دو ماه و نیم هست که من نایلون ها و پاکت های نایلونی شکلات و ….را در جعبه کفش و بیسکویت می گذارم و زیر کابینت انبار می کنم تا سرفرصت وقتی به تبریز رفتم تحویل دهم. پیشنهاد می کنم شما هم چنین کنید.
پی نوشت:
برخی از پاکت های پلاستیکی نظیر آنهایی که بستنی کاله و چیپس یا پاکت کیت کت .... را در آنها می گذارند یک ورشان نقره ای است. به این نوع پلاستیک متالایزر می گویند. این نوع پلاستیک هم در کنار کیسه فریزر و نایلکس و .... قابل بازیافت هست. اینها را کنار بقیه نایلون ها برای باز یافت تحویل دهید.

آدرس محل تحویل: تبریز، باغمیشه، میدان اطلس، خیابان شهریار.
به امید خدا، به زودی شعبه های دیگر در سراسر شهر باز می شوند. از هم اکنون به جمع کردن نایلون ها مبادرت کنید. باشد که این حرکت علاوه بر پاکیزه نگاه داشتن محیط زیست، به اشتغال عده ای از همشهری ها بیانجامد.

(لطفا در انتشار این مطلب مرا یاری دهید.)
پی نوشتکانکس  باغمیشه هر روزه از ساعت ۹/۳۰ تا ۱۳ و بعد از ظهرها  از ۱۷/۳۰ تا ۲۱ باز هست.
روزهای تعطیلی قبل از ظهر تعطیل هست و فقط بعد از ظهرها ۱۷/۳۰ تا ۲۱ باز هست.
ادامه دارد….

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اهمیت مدیریت اصولی پسماند.

+0 به یه ن

میزان آلودگی خطرناک شیرابه زباله ها، اهمیت جدا سازی اصولی زباله در مبدا، بازیافت و دپوی اصولی را روشن می سازد. اگر این مراحل غلط  و از طریق افراد ناوارد انجام گیرند (که متاسفانه در اغلب شهرهای ایران چنین هست) در درجه اول خود این افراد در معرض آسیب ها و خطرات جدی قرار می گیرند و در درجه دوم، سایر ساکنان شهر در معرض خطر قرار می گیرند.

وقتی اقدامی اصولی در جهت مدیریت پسماند صورت می گیرد یک عده از شهروندان خوش نیت اما ناآگاه از سردلسوزی برای معیشت زباله گردان دربرابر طرح اصولی و صحیح مقاومت می نمایند تا مبادا نان زباله گردها بُریده شود. غافل از آن که با شیوه غیر اصولی خود زباله گرد ها بیش از همه در معرض خطر بیماری اند. حال آن که اگر مدیریت پسماند اصلاح شود چند برابر شغل مناسب با شرایط بهداشتی ایجاد می گردد. 

مدیریت اصولی زباله ها که آسیب را بر انسان و طبیعت کاهش می دهد کاری تخصصی است. وقتی افراد ناوارد و غیر متخصص به این کار ورود می کنند عملا بخشی از زباله ها را بازیافت می نمایند وبقیه را که برای آن ارزش اقتصادی قایل نیستند در خیابان و یا در طبیعت رها می سازند و موجب پراکندگی آلودگی می شوند.
مدیریت صحیح پسماند نیاز به افراد آموزش دیده و متعهد به سلامت مردم و محیط زیست دارد.

ادامه دارد….

(لطفا در انتشار این مطلب ما را یاری دهید.)

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

شیرابه خطرناک زباله

+0 به یه ن

چرا و چگونه شیرابه را کاهش دهیم؟-قسمت اول

شاید شما عبارت "شیرابه خطرناک" را شنیده بیاشید و با خود فکر کرده باشید که چرا ترکیب موادی همچون آب پوست هندوانه و خربزه و …. خطرناک تلقی می شود؟
توجه داشته باشید که آبی که در سطل های زباله در خانه جمع می شوند، هنوز شیرآبه به حساب نمی آیند و چندان خطری ندارند. اما وقتی آب زباله های شهر ها در جایی جمع می شوند و بعد از روزها، خشک نمی گردند، هر میلی گرم آن آلوده به ١٠٠ هزار میلیون باکتری خطرناک می شود که عامل انتقال ١١٨ نوع بیماری حاد هست.

در صورت دپوی غیراصولی، حیوانات شهری نظیر سگ و گربه خیابانی، موش ها و پرندگان بر این زباله ها تردد می کنند و میکروب ها و انگل های موجود در آن را در سطح شهر پراکنده می نمایند و موجب بیماری می شوند.
به علاوه فلزات سنگین و مواد سرطانزای موجود در باطری های مستعمل و ضایعات الکترونیکی که متاسفانه توسط بسیاری از شهروندان و نیز شرکت های الکترونیکی و مراکز تعمیر لوازم الکتریکی، درکنار سایر زباله ها دور ریخته می شوند، به تدریج در اثر فرسودگی لایه بیرونی، در شیرابه حل می شوند وآن را به شدت آلوده و سرطانزا می نمایند.
به این مجموعه دپوی غیر اصولی پسماند بیمارستانی و دندانپزشکی و خروارها ماسک آلوده را هم باید اضافه نمود.
از این روست که شیرابه را خطرناک می دانیم!
اگر شیرابه به آب های زیر زمینی نفوذ کند، آب چاه ها را که برای آشامیدن یا کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد آلوده می سازد وسلامت میلیون ها شهروند را به مخاطره می اندازد.
ادامه دارد...
 لطفا ما را در انتشار این مطلب یاری دهید. سپاسگزار خواهم بود اگر آن را در گروه های دیگر به اشتراک بگذارید.
منابع:

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ][ 3 ][ 4 ][ 5 ][ 6 ][ 7 ]