فقط بلدند به از خود ضعیف تر ها بگویند «از خود شروع کنید!»

+0 به یه ن

اگر روزی روزگاری ما یک کشور آزاد و دموکراتیک داشته باشیم نیاز هست که یک حزب با گرایش محیط زیستی داشته باشیم. شاید هم یک سیستم پیشرفته  تراز حزب. به هر حال حزب مفهومی است متعلق به قرن گذشته. دنیای جدید شاید مفهومی پیشرفته تر بطلبد.  حالا من روی این قسمت ماجرا زیاد تاکید ندارم. منظورم این هست که نیاز به یک جناح سیاسی قدر هست که مسایل محیط زیستی نظیرساماندهی فلر های آلاینده، حکمرانی آب  و... را پی گیری کند. این قبیل کارهای محیط زیستی را با شعار «از خود شروع کنیم» نمی شه سمبل کرد و زیر فرش کرد. من و ۸۵ میلیون ایرانی دیگر هم  اگر به جنبش «زباله صفر» بپیوندیم  و در هنگام مسواک زدن و ظرف شستن و استحمام آب را هدر ندهیم باز این قبیل مشکلات بزرگ مقیاس باز باقی است! من  نه تنها در مسایل محیط زیستی مدت هاست از خود شروع کرده ام بلکه این از خود شروع کردن را به محل کارم هم تسری داده ام و در پژوهشکده هم از خود شروع کرده ایم و وضعیت محیط زیستی آن را به طرز چشمگیری بهبود بخشیده ایم. بعید می دانم  آقایانی که شعار «از خود شروع کنیم» می دهند چنین کرده باشند. آن عده را که من می شناسم چنین نکرده اند! (در نوشته بعدی ام درباره اش خواهم نوشت) فقط منظورشان آشپزخانه هست و به محل کارشان نرسیده اند. من از اونها چند قدم جلو هستم  اما میدانم این قبیل اقدام های من  و امثال من هم  کافی  نیستند. « از خود شروع کنیم» چماقی شده است در دست برخی افراد ذینفع در تخریب محیط زیست یا برخی از آقازاده ها که در  تشکل های محیط زیستی مردمی رخنه می کنند و تا انتقاد یا مطالبه گری جدی ای مطرح می شود بر سر مطالبه گران می کوبند که «ازخود شروع کنید!» معمولا هم زورشان به خانم ها می رسد و بس!  هیچ کدامشان (ازجمله همان آقازاده ها) حتی اون قدر جسارت ندارند که به مهندسان صاحب شرکت بگویند که از خود شروع کنید و زباله های الکترونیکی تان را سامان دهید. هیچ کدامشان این قدر جسارت ندارند که به مسئولان میوه و تره بار بگویند که ضایعات میوه و تره بار را مدیریت و سامان دهی کنید. اما تا دلتان بخواهد بر سر زنان تشر می زنند که در آشپزخانه خود را به زحمت بیاندازید تا محیط زیست آسیب نبیند. تا بخواهید مادربزرگشان را بر سر زنان امروزی که اغلب هم شاغل هستند می کوبند که آن نسل چگونه در آشپزخانه صرفه جو بودند. (دیگه نمی گویند آن نسل ۱۰ فرزند می زاییدند اما وضع بهداشت همان خانه ها که اینان نوستالژی اش را دارند چنان بد بود که نصف بچه ها در خردسالی تلف می شدند!)

در این مملکت همه کاسه کوزه ها را بر سر زنان- به خصوص زنان مدرن و امروزی- می شکنند. یکی می گوید زلزله نتیجه پوشش بانوان هست آن دیگری می فرماید مشکلات محیط زیست زیر سر زنان هست. آقایان به اصطلاح فعال در تشکل های محیط زیستی  پوشکی را که مادران در طبیعت در سیزده به در رها می کنند پیراهن عثمان می کنند. جالبه که آن  چند پوشک را می بینند (و البته پدر را هم مقصر نمی دانند و فقط مادر را مقصر می دانند) اما ریختن فاضلاب های صنعتی و شهری در رودخانه ها و تالاب ها را نمی بینند.!


----------


حدود دو سال (از ۹۸ تا ۱۴۰۰)  در فضای مجازی با گروهی حامی محیط زیست وقت گذراندم. بنیانگذار گروه یک خانم بسیار فعال و دلسوز و آگاه بود. اکثریت اعضای گروه هم خانم بودند. خانم ها  عموما یا خانه دار و بازنشسته بودند یا شغل هایی داشتند که به لحاظ اداری رده بالا حساب نمی شود و به آنها در محل کار قدرت و اختیارات چندانی نمی دهد.   با این حال در محدوده اختیارات بسیار محدودشان در خانه و محل کار «ازخود شروع کرده بودند». در خانه و آشپزخانه که برای حفظ محیط زیست بسیار سخت می کوشیدند. آن هم در ایام کرونا که توجه به بهداشت تا حد وسواس شدید بود و شوخی بردار نبود! واقعا سختی می کشیدند که محیط زیست را حفظ کنند! نمونه ای از کارهایی که خانم های شاغل در محدوده اختیارات بسیار محدود خود در محل کار انجام داده بودند اینها بودند:

۱) یک خانم مدیرمدرسه بازنشسته هر زمان دیده بود شاگردی زباله بر زمین می اندازد جلوی او خم شده بود و زباله را برداشته و در سطل زباله انداخته بود. این باعث شده بود همه فارغ التحصیلان مدرسه او به این موضوع  توجه کنند!

۲) یک خانم آتش نشان به مدارس رفته بود و نکات ایمنی را آموخته بود. والدین هم از این کودکان آموخته بودند وآمار اتش سوزی کاهش یافته بود.

۳) یک خانم مهندس در محل کارش اقداماتی در خصوص محیط زیست انجام داده بود.


در آن گروه مردانی هم بودند که از نظر شغلی خیلی خیلی از آن بانوان رتبه های بالاتری داشتند. اغلب صاحبان مشاغل و شرکت ها و کارآفرین و کارفرما بودند. اگر هم شغل دولتی داشتند عناوین شغلی و مدیریتی شان را تریلی نمی کشید! اما دریغ از یک اقدام از سوی آنها در محل کار در جهت حفظ محیط زیست! گویی عضو آن  گروه شده بودند که بر سر زنان بکوبند که چرا زنان در آشپزخانه آب زیاد مصرف می کنند یا در سیزده به در پوشک در طبیعت رها می کنند.

من رودربایستی نداشتم و صراحتا سئوال می کردم شما که چنین موقعیت شغلی یا نظارتی  برجسته ای دارید در محل کار چه کرده اید؟! اصلا انگار با زبان چینی با آنها سخن می گفتم. اصلا در مغزشان نمی رفت که شعار «از خود شروع کنیم» که همچون چماق بر سر بانوان می کوبیدند می تواند شامل خود آنها در محل کار هم بشود! حتی درک نداشتند که موردی که آن خانم آتش نشان انجام داده چه ارزشی دارد. حتی بعد از توضیح هم درک نمی کردند. با دیده تحقیر و تخفیف بر آن می نگریستند و می گفتند مگه بچه ها چه اهمیتی دارند که آموزش به آنها چه اهمیتی داشته باشد؟!  خانم آتش نشان توضیح داده بود که وقتی به بچه ها  د رمدرسه می آموخت بچه  ها  در خانه آموخته های خود را مطرح می کردند و توجه والدین را جلب می کردند. والدین برای این که جلوی بچه  خودشان کم نیاورند به مسایل ایمنی آتش سوزی رو می آوردند. درنتیجه آمار آتش سوزی پایین آمده بود.


--------


به جای غر زدن خودتان باغلارباغی را آباد کنید

چهارشنبه 14 تیر 1402



یکی از دوستان فیس بوک که دبیر ریاضی جاافتاده ای است از وضعیت یکی از پارک های شهر انتقادی نموده. اون وقت یکی دیگه (نمی شناسمش اما از نوشته اش چنین برداشت کرده ام از اون سمپات های دوم خردادی هست که حدود بین ده تا بیست سال پیش از ایران مهاجرت کرده) به او تشر می زنه که شما ایرانیان چه قدر غرغرو هستید به جای غر زدن خودتان بلند شوید بروید در آن پارک گل بکارید!!!


با همین توسری زدن ها سالها ما را عقب نگاه داشتند! اگه قرار باشه گلکاری های پارک را هم یک دبیر ریاضی انجام بده نهاد عریض و طویل شهرداری چه کاره است!؟ این همه عوارض را از شهروندان برای چی می گیره!؟ حق شهروندان را از فضا و نور و هوای سالم به اسم «تراکم» به سازنده ها می فروشه و ثروت افسانه ای به جیب می زنه اون وقت یک معلم که عمری خدمت کرده انتظار نداشته باشه که این نهاد عریض و طویل برای او و نوه های آینده اش یک پارک آباد در شهر نگه داره!؟ خودش باید بره بیل بزنه و در پارک گل بکاره!؟ به علاوه مگه پارک-داری فقط گلکاری است!؟ پارک مزبور وسایل بازی هم داره . اگر وسایل بازی نظیر چرخ فلک به درستی سرویس نشوند جان شهروندان وگردشگران را به خطر می اندازه. از منظر اون آقا، یک معلم ریاضی (یا هر کس باشغلی مشابه) باید متخصص سرویس این وسایل هم باشه و خود آستین بالا بزنه و این کار را انجام بده یا زبان در کام بگیره و اعتراض نکنه که این چه وضعیه؟!!! به علاوه گیریم که هر شهروند سر خود خواست به وضع پارک های شهر رسیدگی کنه. مگه اجازه می دهند!؟ اصلا مگه درست هست که اجازه بدهند که هر کی می آد توی پارک شروع به سرویس کردن وسایل بازی یا حتی گلکاری داشته بکنه؟ این کارها اصولی دارند. برنامه ای می خواهند.

شهرداری این همه ثروت داره امکانات داره پرسنل داره. شهرداری است که باید کارش را درست انجام بده و اگر انجام نده شهروندان باید مطالبه کنند. یعنی چی که هر مطالبه ای به اسم «غرنزنید خودتان عمل کنید» می خواهند ساکت سازند؟!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]