آیا والدین حق دارند عقاید خود را به فرزندانش منتقل كنند؟

+0 به یه ن

این مطلب را دو سال پیش منتشر كرده بودم

ماده ی 26  اعلامیه حقوق بشر :

Article 26.

  • (1) Everyone has the right to education. Education shall be free, at least in the elementary and fundamental stages. Elementary education shall be compulsory. Technical and professional education shall be made generally available and higher education shall be equally accessible to all on the basis of merit.
  • (2) Education shall be directed to the full development of the human personality and to the strengthening of respect for human rights and fundamental freedoms. It shall promote understanding, tolerance and friendship among all nations, racial or religious groups, and shall further the activities of the United Nations for the maintenance of peace.
  • (3) Parents have a prior right to choose the kind of education that shall be given to their children.

 اخیرا اظهار نظر هایی شنیده ام كه مفاد آن بود كه والدین حق ندارند عقاید خود را به كودكان خود انتقال دهند وباید آنها را آزاد بگذارند تا  وقتی خود بزرگ شدند و به فهم كافی رسیدند خود انتخاب كنند. به نظر من  شما نمی توانید جلوی والدین را بگیرید كه كودكانشان را ان گونه كه می خواهند بار نیاورند. والدین این را حق مسلم خود می دانند. 

 من اصلا هیچ كاره! آیا این چیزی كه می گویند با بند سوم ماده ی ۲۶ اعلامیه حقوق بشر در تضاد نیست؟! به نظرمن معنای این بند به رسمیت شناختن این حق  است (حالا چه من خوشم بیاید و چه خوشم نیاد!) بله! می دانم اعلامیه ی حقوق بشر دست ساز بشر است و چون هر چیز بشری دیگر می تواند مورد نقد قرار گیرد  و با زمان می توان از آن گذر كرد و به  افق های بهتری رسید. هرگز و به هیچ وجه نباید با دیدی متعصبانه و دگماتیك به این گونه دستاورد های بشری نگریست. كامل نیستند  و  به كامل نبودن خود فروتنانه معترف و از همان ابتدا هم نویسندگان آن انتظار نداشتند چند دهه بعد من به صورت دگماتیك به آن ارجاع دهم.

  ولی به نظر من با  وجود مسایلی كه ما در این گوشه از دنیا كه خاورمیانه اش می خوانند با آنها درگیریم خیلی تندروانه است كه به چیزی لیبرال تر از اعلامیه [ها ی] حقوق بشر بیاندیشیم.    این تندروی  به قول فرنگی ها بك-فایر می كند بد جوری هم بك-فایر می كند.  این بود نظر -مانند همیشه- محافظه كارانه ی این جانب!

پی نوشت: به علت حساسیت موضوع از انتشار نظرات تندروانه معذورم.

پی نوشت دوم:هر چی بیشتر فكر می كنم می بینم كه علاوه رغم ظاهر منطقی و بسته بندی شیك آن این اظهار نظری كه اخیرا در مورد تربیت بچه ها در بین جمع های روشنفكری مد شده ایراد داره.  ضررهایش خیلی خیلی بیشتر از منافع آن هست. اولا غیر عملی است و با عث ایجاد تنش بی مورد   می شه بین طرفداران این طرز فكر و والدینی كه حق مسلم خود می دانند عقاید دینی خود را به فرزندانشان منتقل كنند (نه با زور بلكه با راه های محبت آمیزی كه از قدیم مرسوم بوده). در ثانی اگر این نظر به طور محدود  اجرا بشه می تونه بحران هویتی را در نوجوانان تشدید كنه.  ثالثا یك جورهایی سرك كشیدن به مسایل خانوادگی افراده. یك جورهایی آدم را به یاد مائوئیست ها می اندازه.

به جای همه ی این كار ها بهتره والدین را آزاد گذاشت كه فرزندان خود را به طریقی كه می خواهند تربیت كنند. چیزی كه  باید تشویق كرد تعریف "هویت مداراگرایانه" است به جای "هویت ستیزه گر". چیزی كه به طور سیستماتیك در مدارس از سنین كم باید آموزش داده بشه احترام به اقلیت های مذهبی و دیدگاه های گوناگون هست.  همان چیزی كه در ماده ی ۲۶ اعلامیه ی حقوق بشر آمده به نظرم حد و حدود را خوب روشن كرده. تند تر رفتن از آن  را نمی پسندم نه حالا ونه صد سال دیگه. نه در ایران و نه در هیچ جای دیگه ی دنیا 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]